گفته میشود خروج دونالد ترامپ از برجام و برقراریِ تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران، خسارتی بیش از 152 میلیارد دلار روی دستِ اقتصاد ما گذاشته است. با این مبلغ میشد 500 فروند هواپیمای بویینگ 777 خریداری کرد که گرانترین هواپیمای تجاریِ این شرکت آمریکایی با قیمت حدود 300 میلیون دلار است. همچنین با این مبلغ میشد 7600 کیلومتر راهآهن پرسرعت با قیمت متوسط 20 میلیون دلار به ازای هر کیلومتر احداث کرد. برای مقایسۀ بهتر باید گفت کل درآمد عربستان سعودی از محلِ صادرات نفت خام در سال 2019 به عنوان بزرگترین کشورِ صادرکنندۀ نفت، حدودِ 134 میلیارد دلار بوده است.
به آسانی میتوان تصور کرد که چه فرصتهای بزرگی به سبب این محرومیت، در زمینههای اقتصادی و اجتماعی از مردمِ ایران دریغ شده است. این در حالی است که خوشبینیهای ناشی از برگشتن آمریکا به برجام و رفع تحریمها با روی کار آمدن جو بایدن، به واسطۀ موضعگیریهای اخیر مقامات آمریکایی به یأس مبدل گشته است. واقعیت این است که نظام سلطه به رهبریِ آمریکا تا زمانی که کشور ما را به زانو درنیاورد و شروط خود را بر ما تحمیل نکند، به آسانی امتیازی که حق طبیعیِ ماست، به ما نخواهد داد.
کشورِ ما با وجود مزایا و مواهب اقتصادیِ ذاتی خود، یکی از برترین کشورها در جذب سرمایهگذاریهای خارجی باید باشد اما حتی در دورانی که مفاد برجام برقرار و لازمالرعایه بود، کشورهای اروپایی برخلافِ وعدهها تمایلی به رونق بخشیدن به اقتصاد ایران نداشتند. کشورهای رقیب در منطقه نیز هر چه در توان داشته به خرج داده و میدهند تا مانع از تقویت جایگاهِ ایران شوند. لازم به یادآوری است که بزرگترین زیاندیده در این اوضاع، مردم عادی و طبقۀ متوسط ایران بوده است. این ناملایمی با مردمِ ایران در شرایط وخیم اقتصادی و شیوع همهگیریِ کرونا همچنان ادامه دارد.
اما چاره چیست؟ آیا باید همچنان به مهارتِ دیپلماتهای مملکت و تغییرِ روش کشورهای غربی دل ببندیم تا با ما بنای محبت و همدلی بگذارند؟ آیا باید بیاعتنا به خصومتورزیها راهِ دشوار و طولانیِ استقلالِ اقتصادی در پیش بگیریم تا از همگان بینیاز شویم؟ آیا اصلا چنین چیزی در جهان امروزی ممکن است؟ اغلب کشورهای همسایه که بازار اصلیِ محصولات صادراتی ما هستند، خودشان از استقلالِ ی و اقتصادی برخوردار نیستند و تا حد زیادی تحتِ فشارهای کشورهای ابرقدرت رفتار میکنند و به همین دلیل تکیهگاه مطمئنی برای برنامهریزیهای اقتصادیِ کلان ما قلمداد نمیشوند. به عنوان مثال به دردسر دولت برای دریافت کردن وجوه بلوکه شده بابت صادرات ایران به این کشورها توجه کنید.
همه شاهد هستیم که تمداران کشورهای غربی، فارغ از مرام و مسلک حزبی خود، بارها و بارها کشور ما را حامی تروریسم و عامل خرابکاری معرفی کردهاند. این در حالی است که ایران همواره موضعِ دفاعی داشته و آنها بودهاند که جنگهای نظامی و اقتصادی را بر ما تحمیل کردهاند. دلیلِ این خصومت چیست و این وقاحت از کجا سرچشمه میگیرد؟ آیا بابت این که دیگر مصرفکنندۀ چشموگوش بستۀ کالای آنها نیستیم و مسیر خودکفاییِ نظامی و اقتصادی در پیش گرفتهایم از ما دلخور شدهاند؟ آیا به خاطر این که در تهای کلان از آنها پیروی نمیکنیم و متحد غرب در منطقه نیستیم کینۀ ما را به دل گرفتهاند؟ چرا در حالی که ما عضو معاهدۀ منع اشاعۀ تسلیحات هستهای هستیم و اسرائیل عضو آن نیست، ما را به ساخت بمب اتمی متهم میکنند؟ چرا در حالی که سعودیها شب و روز صنعا و صهیونیستها شب و روز غزه را آماج حملات ناجوانمردانه قرار میدهند، ایران را به ناامن کردن خاورمیانه و حمایت از تروریسم متهم میکنند؟ چرا با وجود آنکه بیشتر اعضای القاعده که حملات تروریستی یازدهم سپتامبر 2001 در نیویورک را ترتیب دادند، تابعیت عربستان سعودی را داشتند و از این کشور حمایت مالی دریافت کرده بودند، کشور ما را به حمایت از القاعده متهم میکنند؟ چرا در حالی که تقریبا تمام حملات تروریستی چند سال اخیر در اروپا توسط اعضای داعش انجام پذیرفته است، ما را تروریست قلمداد میکنند که نه به زبان آنها سخن میگوییم و نه مذهب ما با آنها یکسان است؟
مردم ایران به خوبی به کاستیهای نظام حقوقی و اقتصادی در ایران واقف هستند و کسی ادعای برقراریِ بینقص عدالت اجتماعی و آزادیهای مدنی را در این کشور ندارد اما به راستی آیا همه واقف نیستیم که کشورهای زیادی در جهان و به خصوص در خاورمیانه هستند که کمترین ارزشی برای معیارهای حقوق بشری قائل نیستند و با وجود این، روابط نیکویی با غرب دارند و از حمایتهای دستودلبازانۀ آنها سود میبرند؟ مراد من از این نوشته ترویج غربستیزی نیست اما حتی اگر از کودتای غرب علیه دولت مردمیِ مصدق نیز چشم بپوشیم، آیا آنها نبودند که پیشرفتهترین تسلیحات خود را در اختیار رژیم بعثِ عراق گذاشتند تا بیشمار از بهترین جوانهای مملکت ما را به خاک و خون بکشند؟ آیا آنها نبودند که هواپیمای مسافربری ما را در آسمان سرنگون کردند؟ آیا آنها نبودند که با تحریمهای کمرشکن اقتصادی، رفاه و آسایش مردم ایران را به مخاطره انداختند؟ و برای تمام اینها حتی از یک عذرخواهی طفره میروند و خود را طلبکار میدانند.
باید به فکر چارهای دیگر بود. از غرب آبی برای ما گرم نمیشود. تمداران آن سامان تنها بندۀ پول هستند و روش لابیگری را میفهمند. در این دو فقره هم بعید است ما بتوانیم با کشورهای ثروتمند منطقه که زبان و دین مشترکی دارند و جبهۀ واحدی برابر ما تشکیل دادهاند، رقابت کنیم. بهتر آن است که چارهای دیگر بیندیشیم. نباید به کمک دیگران امید داشته باشیم. پاسخ محبت را با محبت و پاسخ خصومت را با خصومت باید بدهیم. تسامح و مدارا کافی است. فشار اقتصادی نباید فقط روی دوش مردم ما باشد. عادلانه نیست که مردم ایران برای کمترین امکانات دچار مضیقه و تنگدستی باشند و مردم آنها هر روز بر رفاه و ثروت خود بیفزایند. این منطقه از قارۀ آسیا که در درازای تاریخ همواره زیرِ سایۀ ایرانیان بوده است، باید همچنان مکان امنی برای ما باشد. دیگران اگر میخواهند در این منطقه بمانند باید از خصومتورزی با مردم ایران دست بردارند. در غیر این صورت جای آنها اینجا نیست. بگذارید دیگران نیز طعم فشار حداکثری را بچشند.
نعیم نوربخش
چرا فشار حداکثری فقط برای ما باشد؟
برندۀ مسابقۀ داستانِ کوتاه از سوی مجلۀ The Writer (مارس 2021)
اقتصادی ,کشورهای ,مردم ,حالی ,کشور ,منطقه ,ما را ,را به ,است که ,در حالی ,در این
درباره این سایت